به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، محسن دنیوی مدیر گروه سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در این نشست گفت: هوش مصنوعی پدیدهای است که ما هنوز نسبتی با آن برقرار نکردهایم. پدیدهای است که از سال 1950 شروع شده و مثل کامپیوترهای جدید، نه در تاریخ ما است و نه نسبتی با آن برقرار کردهایم؛ بنابراین ما کاملا کاربر خام (یوزر) هستیم و قرار هم نیست که نسبتی با آن برقرار کنیم تا حتی بتوانیم آن را توصیف کنیم یا موضع جدی نسبت به آن بگیریم. تاریخ ما در حال طی کردن مسیر دیگری است و شاید ما هم تکنولوژی و فناوری داشته باشیم که جامعه شناسان و مراکز مطالعات اجتماعی اروپا و آمریکا نتوانند آن را درک کنند؛ بنابراین عدم درک به معنای عقب افتاده بودن ملت یا توان پایینتر نیست.
درک درستی نسبت به هوش مصنوعی نداریم
وی ادامه داد: هوش مصنوعی مسیری است که در طول تاریخ خود تجربیات جدیدی را خلق میکند و اثر جدیدی را به جا میگذارد و با ما که در این روند نبودهایم فاصله زیادی دارد. ما در سال 2023 با هوش مصنوعی مواجه شدهایم و غرب در سال 1960 این پدیده را آغاز کرده است. در نسبت به تاریخ غرب ما عقب هستیم و آنها در نسبت برخی پدیدههای ما، مثل خلق اراده جمعی و تحلیل پدیدهای چون اربعین عقب هستند و این به معنای عقب بودن فرهنگها و تمدنها نیست.
مدیر گروه سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی تاکید کرد: ما درک درستی نسبت به هوش مصنوعی نداریم و طبیعتا روایتهایمان هم روایت بعضا متناقضی است و نحوه مواجهه با آن با یک کلمه «تکنولوژی» ما را از درک پیچیدگیها و حقایق آن دور میکند و نمیتوانیم پیامدها و آثار آنها را درک کنیم. مکنزی به واژه اتوماسیون میپردازد و میگوید تکنولوژی از وقتی به قدرت اتوماسیون رسید، کم کم احساس اقناع از انسان پیدا کرد و رفته رفته نسبت انسان با تکنولوژی ضعیفتر شد.
وی افزود: به واسطه تکنولوژی، نسبت ما با خیلی چیزها در حال ضعیفتر شدن است و ما حواسمان نیست که تکنولوژی در حال تغییر نسبت ما با خود و جهان است و پدیده اتوماسیون باعث شده که این جریان به سمت خودکاری پیش رود و هوش مصنوعی اعتلای خودکاری است و صرفا ابزار نیست. هوش مصنوعی در حال وارد شدن به حیطهای است که ما با آن شناخته میشویم، یعنی تصمیمگیری و حل مسئله و نکته اینجاست که صرفا الگوریتم آن را ما تعریف میکنیم. ما هسته یادگیری را در هوش مصنوعی قرار دادیم ولی حواسمان نیست که ممکن است او از آن هم اشباع شود.
دنیوی با بیان اینکه هوش مصنوعی پدیده فوق تصور ما است اظهار کرد: با ورود هوش مصنوعی خیلی از کارها و وظایف انسان در حال کم شدن است و امروز با دستگاههای جدید حرفهای، حجم کار انسان کم شده است؛ به طوریکه نمیداند چرا در جهان حضور دارد و همین امر بحران هویت و افسردگی را بوجود میآورد.
هوش مصنوعی و شگفتزدگی
وی ادامه داد: هوش مصنوعی مثل ابزاری نیست که به هنرمند کمک کند تا کیفیت و سرعت کارش بیشتر شود، چراکه هنرمند قبلا که ابزار را بکار میگرفت نمیتوانست این حجم از تنوع، تخیل و سرعت و هزینه را از خود بروز دهد. هنرمند پیش از این از خروجی کار لذت میبرد اما الان شگفتزده میشود و این دیگر امتداد ابزاری ما نیست، بلکه موجود دیگری است که به جهان چیزی غیر از ما را افزوده میکند. امروزه مفهوم اکانت، هویت فعلی ما را معنای دیگری بخشیده و برای ما جذابیت بیشتری پیدا کرده است.
مدیر گروه سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی تاکید کرد: با هوش مصنوعی نمیتوانیم حتی دهه بعد را تصور و آن را درک کنیم و لزوما هم آینده نگاریها در حوزه اجتماعی چندان محقق نشدهاند.
خداگونگی پشت تکنولوژی
صادق لطفی زاده کارگردان و موشن دیزاینر در بخش دیگر این نشست بیان کرد: یک چالش در حوزه هوش مصنوعی وجود دارد که آن هم فلسفه و چیستی آن است که معمولا بچههای هنر با آن کاری ندارند و دلیل آن هم این است که همه به شدت درگیر بازار هستند و از سوی دیگر هم اپلیکیشنها به شدت دنبال سود هستند؛ به طوریکه در شرکت فتوشاپ مهمترین موضوع فروش است.
وی گفت: تکنولوژی دنبال تکرار فعل خدا و بازسازی انسان است و از دورهای که دکارت (فیلسوف) آدم را بازتعریف کرد راه باز شد تا خلق روی دستگاه مختصات داشته باشیم. زمانیکه فتوشاپ آمد، هنرمند باید میدانست که اگر یک قلم خلق شده من هم تبدیل به پارامترهای کمی و عددی خواهم شد و روزی حتی ممکن است جای من هم گرفته شود.
این کارگردان و موشن دیزاینر با تاکید بر اینکه هوش مصنوعی پول درآوردن را راحتتر میکند و در برخی قسمتها کار را تسریع میکند اظهار کرد: ما در عالم مجازی شبیه خدا هستیم و انسان مدرن دنبال خداگونگی یا جایی است که هیچ مانعی نباشد و هوش مصنوعی این راه را باز میکند.
چالش اصلی هوش مصنوعی
وی اظهار کرد: من هنوز طراحی دستی را کنار نگذاشتهام و نمیگذارم؛ چون حس میکنم باید با بدنم با اثر هنری و عالم ارتباط داشته باشم. ولی اتفاقی که در حال وقوع است، اینکه به عنوان هنرمند، ما در حال هجرت از بدن به یکی از وادیهای ناکجاآباد ذهن هستیم. این هجرت از چالشهای اصلی هوش مصنوعی و آینده است. در هوش مصنوعی کنش و واکنش با محیط اطراف در حال حذف شدن است و خوراک من بیشتر مجازی است.
لطفی زاده در ادامه هشدار داد: در انیمیشن این امر جلوتر است و همین امر بسیار ترسناک است؛ چراکه مسئله این است که یک فراهوش را در مقابل انسان قرار میدهد. در شرایطی که افراد غیرحرفهای ضعفهای تکنیکی را با هوش مصنوعی پر میکنند و دیگر خبری از شروع آموزش و بکارگرفتن بدن در خلق اثر و ارتباط با جهان نیست و در این میان مسئله من به عنوان هنرمند، بقا است.
وی با اشاره به نقش هوش مصنوعی درعدم احساس نیاز در نسل جدید گفت: احساس میکنم نسل بعد قبل از خود و آنچه در ادوار گذشته رخ داده را نفی کند؛ چراکه هوش مصنوعی همه چیز را در قالب بستهبندی برای او مهیا خواهد کرد.
تفاوت حرفهایها و مبتدیها
سیدمحمدعلی بلادیفرد، مدرس گرافیک و هوش مصنوعی در بخش دیگری از این جلسه گفت: من فکر میکنم ادامه داشتن هوش مصنوعی از اینجا به بعد یک شکاف زمانی است و گویا ما به آینده رفتهایم و گویا در این میان که آشوبی شکل گرفته سعی در رسیدن به ثباتی هستیم و من از این بابت خوشحالم و همیشه دنبال چنین واقعهای بودم؛ چراکه همیشه برایم سخت بود درگیر کارهای دستی شوم. اگرچه فکر میکنم کارهای دستی هم مهم است، چون دارای سختی و رنجی در فرآیند تولید است که انسانیت را حفظ میکند و انسانساز است.
وی ادامه داد: نکتهای که وجود دارد این است که بین شخص مبتدی که با استفاده از ابزارها خروجی قابل توجهی دارد و فردی که به واسطه کار دستی تولیدی دارد، این تفاوت وجود دارد که او هنرمند نیست و در حال تولید کاری ظاهرا هنری است و در این بین مسئله ماندگاری اثر در تاریخ مطرح است. دلیل ماندگاری یک کار این است که یک فرد با همان ابزاری که داشته اثری را خلق کرده است و در مقابل فردی با هوش مصنوعی اثری را خلق کرده که در گذر زمان به اثری دمدستی تبدیل میشود و ارزشی نخواهد داشت و فقط ممکن است کاربرد داشته باشد.
مدرس گرافیک و هوش مصنوعی تاکید کرد: افراد حرفهای باید متفاوتتر از مبتدیهایی که از هوش مصنوعی استفاده میکنند عمل کنند. به عبارت دیگر من باید از خلاقیت و رنجی که کشیدم کمک بگیرم و یک پله بالاتر روم و کاری کنم که دیگران نتوانند انجام دهند تا یک هنرمند شوم. ابزار به من کمک میکند تا با خلاقیت و فکرم بتوانم اثر تولید کنم و به جایگاهی که میخواهم برسم.
محسن دنیوی مدیر گروه سیاست گذاری فرهنگی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در ادامه این جلسه گفت: ما باید درباره هوش مصنوعی با احتیاط بیشتری صحبت کنیم چون ما عنصر تعیین کنندهای در آن نبودهایم اما درباره مواردی چون مباحث الهیاتی و انسانی میتوانیم خیلی جسورانه صحبت کنیم و از منظری به موضوع نگاه کنیم که حتی زاویه چندان جذاب برای ادبیات بازار نیست.
وی ادامه داد: نگاه دیگر این است که هوش مصنوعی به وجه خلاقیت و خداگونگی انسان کمک میکند و تلاش میکند تا ما هم تجربه خلق را با قدرت و ضریب بیشتری نگاه کنیم و هم اتوماسیون را به شکل غیرقابل کنترل و خودکار توسعه میدهد.
مفهوم هنرمند از بین رفته
دنیوی با اشاره به نامعلوم بودن آینده به واسطه نقش هوش مصنوعی در زندگی انسان، به ضرورت توجه به دگرگونی مفاهیم و موقعیتها پرداخت و گفت: فضا در حال دگرگون شدن است؛ برای مثال پیش از این، فرد برای نقاش شدن باید شاگردی میکرد و نحوه نقاشی کردن را با تمرین میآموخت. این سرعت با فتوشاپ بیشتر شد و اگرچه محدودتر اما باز هم زمانی برای آموزش و مهارتآموزی صرف کرد، ولی امروزه با هوش مصنوعی مفهوم زمان از دست رفته و طی یک یا دو روز افراد طراحی را به صورت کامل از یوتیوب میآموزند. مفهوم هنرمند در این دوره از بین رفته و برای مثال کسی که بتواند توصیف بهتر و پیچیدهتری از ماشین ارائه کند به خروجی و نتیجه بهتری میرسد.
وی ادامه داد: ما به واسطه حس نوستالژی فکر میکنیم هرکاری که با دست انجام میدهیم ارزش ذاتی دارد؛ در حالیکه نمیتوانیم از آن دفاع فلسفی کنیم و گویا فقط به آن کار دستی عادت کردهایم و ارزش جمعی به آن بخشیدهایم و این در حال فروریختن است. افراد میگویند چرا به نسبت ارتباط بیولوژیکی باید به پدر و مادر احترام گذاشت و بشر گویا در حال تجربه رهایی است که در نتیجه یا خداگونگی محقق میشود یا به نقطه نهیلیسم میرسیم. این شرایط این سوال را هم مطرح میکند که ما کی هستیم و در این جهان چه میکنیم؟
صادق لطفی زاده کارگردان و موشن دیزاینر در ادامه این جلسه درباره شرایط بازار به واسطه هوش مصنوعی اظهار کرد: بازار ایران با بازار دنیا به صورت دینامیک متفاوت از هم است. کارفرمای ایرانی میگوید با همین چیزی که هست کار را انجام بده و این دسته کارفرماها تا قیامت هم هستند. در ایران کارفرماهای حاکمیتی هم هستند که در دقیقه 90 تصمیم به کار میگیرند و میخواهند کار یک هفتهای انجام شود و 50 درصد افراد هم با آن مشکلی ندارند و من فکر میکنم این دسته به راحتی حذف نمیشوند؛ در حالیکه در دیگر کشورها افراد به دنبال رقابت و تولید بهتر هستند و در بازار جهانی، مخاطب به دنبال غافلگیر شدن است؛ بنابراین هنرمند یا با هوش مصنوعی باید روایت بهتر داشته باشد یا مدیای جدیدتری را خلق کند.
وی در پایان بیان کرد: نکته این است که اگر قرار نبود با تن سرو کار داشته باشیم، در این کالبد نمیآمدیم، بنابراین بودن در این کالبد دلیل دارد و کار دستی ارزش دارد. خلق با هوش مصنوعی برای من لذت ندارد، اگرچه شگفت زدگی با خود به همراه دارد و من حس میکنم آنطور که هوش مصنوعی من را شکل میدهد را دوست ندارم.
وفق با تغییرات
سیدمحمدعلی بلادیفرد، مدرس گرافیک و هوش مصنوعی درباره نقش هوش مصنوعی در مرکززدایی به این نکته اشاره کرد که تکنولوژی همیشه شکاف را بیشتر میکند و این شکاف با آنچه تصور میکنیم فرق دارد؛ چراکه در جابجایی افراد وفق دادن با تغییرات اهمیت دارد برای مثال با ورود ماشین به جوامع، درشکهچیها بیکار شدند، چون ماشین با سرعت بیشتر، زمان کمتر و کیفیت بهتری خدمات جابجایی را ارائه کرد اما راننده برخی از همین اتومبیلها درشکهچیهایی بودند که استعداد داشتند و با تغییرات خود را وفق دادند.
وی در پایان این نشست، ایجاد تغییرات و وفق دادن افراد با آنها را از اتفاقات در حال وقوع برشمرد و در ادامه به تغییر نگاه نسل جدید درباره چیزهایی که برای نسل قبلتر اهمیت داشت اشاره کرد.
انتهای پیام/
نظر شما